دقیقا یک ماه تا تولدم مونده !
تولد 18 سالگیم (از 17 میرم تو 18!).
یادمه دقیقا 10 سال پیش که تولد 8 سالگیم (از7 میرفتم تو 8) بود و برام تولد گرفته بودن امیرعلیشونم اونجا بودن .
تازه موقع فوت کردن شمع ها امیرعلی نامرد پرید و نصف شمعامو فوت کرد
(عکساش موجوده ولی حوصله اسکن کردن نداشم ازشون عکس گرفتم!).
هدیه های تولدم رو هم همشو یادمه .
بالخصوص هدیه های محسن (دادشم ) و امیرعلی .
اول که اومدن و هدیه هاشون رو دادن خواهرم عکس نگرفته بود و به اونها گفته بود که هدیه هاشونو بردارن و کادو کنن و دوباره بدن تا عکس بگیره و جالبه انقدر حرفه ای از رو میز کش رفتن که من متوجه نشدم و وقتی برای بار دوم اومدن من تعجب کردم و وقتی بازشون کردم تعجبم مضاعف شد !!
من نمیگم امیرعلی چی خریده بود ، چون دوست دارم خودش بگه ببینم بعد 10 سال یادشه برای اولین بار چی برای من خریده ؟!
نظرات شما عزیزان:
امیرعلی 
ساعت19:59---28 خرداد 1390
درست یادم نمیاد ولی فکر کنم یک دستبند بود که حالت کشی داشت و از سنگهای کوچیک رنگارنگ درست شده بود !!!
امیدوارم ناامیدت نکرده باشم و درست گفته باشم!!
آخه من یادم نمیاذ دیروز چی خوردم اونوقت 10 سال که دیگه جای خودشو داره
sun 
ساعت22:06---21 خرداد 1390
tavaloddddddddddddddddddddddet mobarak azizjan ghashangh minevisi afarin vaghean afarin alllllllllllieeeeeeeeee
فاطی 
ساعت21:26---21 خرداد 1390
شما به هم نرسین من دیوونه میشم
دعامیکنم که همیشه قدر همو بدونین.
باهرجفتتونم ها!! قدرهمو بدونین
|